سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سلام خداوند
 
یکشنبه 92 بهمن 20 :: 4:28 عصر :: نویسنده : مسیا

بسم الله الرحمن الرحیم

 

پارسال هم همین شک و دودلی به جانش افتاده بود،

امسال هم!

نمیدانست باید چه کند، توی دوراهی قرار گرفته بود.

مشکل بود تصمیم گرفتن، میان دل و ... باز هم دل!

یک گوشه ی دلش، با دورو بری هایش بود، که از چپ و راستش سرش می باریدند که:

آخه به تو چه ربطی داره! مملکت خودشونه، انقلاب خودشونه، "22بهمن" خودشونه، تو کجا می خوای بری "راهپیمایی"؟!

گوشه ی دیگر دلش، پیش کسی بود...

کسی که با اینکه ظاهرا درباره اش هیچ حرفی نمیزد، اما در دلش، غوغایی می شد با دیدنش...

پیر مرشدی که مراد هزاران مرید بود...که محبوب هزاران محب بود...

اما با وجود این، بازهم تردید داشت.

تازگی ها تعالیمی آموخته بود که چشمانش را باز کرده بود.

چیزهایی را فهمیده بود که تصمیم گیری اش را تاحدی جهت می داد.

نکاتی راجع به"ولایت

راجع به"عزت اسلام".

راجع به"نفی سلطه ی بیگانه بر مسلمان".

درباره ی"جمال الدین اسد آبادی" خوانده بود،که ملیت و رنگ و نژادبرایش تفاوتی نداشت، و تنها "اسلام" را اصل می دانست.

درباره ی بسیاری از شهدا که در جنگ هشت ساله از کشورخودش پا به این خاک گذاشته بودند تا از "اسلام" دفاع کنند.

سرگردان بود!

اما...

تنها قدری تفکر کافی بود تا بتواند تصمیم نهایی اش را بگیرد.

و او فکر کرد...فکر کرد...

و بالاخره تصمیم نهایی اش را گرفت!(یا بهتر بگویم، به دلش انداختند.)

فهمید که با اینکه او"ایرانی" نیست، اما "مسلمان" هست...

"اسلام"ی که بیش ار صد رنگ و قوم و نژاد اهمیت دارد.

"ایرانی" نبود، قلبش برای ایران نمی تپید، اما می تپید برای"تکه ای از سرزمین اسلام".

می تپید برای "پاره ای از جگر اسلام

دوست می داشت "جامعه ی شیعه" را...

می دانست که وظیفه ی او برای شرکت در راهپیمایی پس فردا، آنقدر مهم است که صدها بار بیشتر از تحمل اندکی متلک شنیدن می ارزد...

برای حفظ عزت یک جامعه ی اسلامی، "باید" می رفت.

امسال، راهپیمایی 22بهمن مهمتر از سال های پیش است. وحدت میان تمام مسلمانان را می طلبد.چرا که تمام آنان، در دشمنی با استبداد دولت های غرب شریکند.

تفاوت هایی چون تفاوت رنگ، ملیت، نژاد و زبان، میان جامعه ی مسلمان معنا ندارد!

بگذریم از بعضی مسلمانانی که هنوز این حقیقت برایشان جا نیفتاده...

مخلص کلام!

آری،

او "ایرانی" نبود، اما"مسلمان" بود...

عکسهای ویژه دهه فجر 22 بهمن

 

 

ربنا اغفرلنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان و لا تجعل فی قلوبنا غلاً للذین ءامنوا ربنا انک رءوف رحیم...(سوره مبارکه حشر،آیه 10)




موضوع مطلب :


 
درباره وبلاگ

الهی، تو دوست می داری که من تو را دوست دارم با آن که بی نیازی از من. پس من چگونه دوست ندارم که تو مرا دوست داری با این همه احتیاج که به تو دارم. الهی، اگر فردا گویند که چه آوردی؟ گویم: خداوندا! از زندان، موی بالیده و جامه ی شوخگِن و عالمی اندوه و خجلت توان آورد. مرا بشوی و خلعت فرست و مپرس!

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 10
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 31159